محبان امید زندگیمحبان امید زندگیمحبان امید زندگیمحبان امید زندگی
  • صفحه نخست
    • درباره محبان
      • معرفی محبان
      • تاریخچه محبان
      • بیانیه ماموریت
      • سند چشم انداز
      • منشور اخلاقی
      • اهداف کلان موسسه
      • سیاست های اجرایی
      • پیام مدیرعامل
  • ساختار محبان
    • واحد های سازمانی
      • امور اجرائیات دفتر
      • واحد اداری و مالی
      • واحد روابط عمومی
      • واحد مددکاری
      • واحد مشارکت مردمی
      • واحد IT
      • واحد اشتغال و کار آفرینی
      • واحد اقتصادی
      • واحد آموزش و پرورش
      • واحد مناطق محروم
    • هیات امنا
    • هیات مدیره
    • مدیر عامل
    • بازرسان
    • ساختار سازمانی
    • اساسنامه
  • حوزه های محیط اجرای عملیات
    • بهداشت و درمان
    • کمک هزینه مسکن
    • امور فرهنگی و تحصیلی
    • جهیزیه
    • ادا دیون
    • ارزاق و معیشت
    • اشتغال زایی و کارآفرینی
    • پوشاک
    • اثاثیه و لوازم منزل
    • سایر
      • ساخت و بازسازی منازل
      • هزینه مراسم ازدواج
      • ساخت و بازسازی مناطق محروم
      • کمک هزینه ایتام
      • آزادی زندانیان غیرعمد
      • وقف
      • ردّ مظالم
      • سهم سادات
      • کفاره ـ عام، سادات
      • فطریه عام ـ سادات
      • قربانی ـ عقیقه
      • غذای گررم
      • صدقات
      • نذورات
      • کمک هزینه بیمه و تامین آتیه
      • کمک هزینه بیمه و تامین آتیه
      • ایثارگران، جانبازان و خانواده معظم شهدا
      • مساجد و هیات‌های مذهبی
      • هزینه جاری محبان
      • زائرین اربعین حسینی
      • سفرهای زیارتی و سیاحتی
      • هزینه امور فرهنگی
  • کرایه تاج گل
  • تماس با ما
  • می خواهم همکاری کنم
حمایت میکنم
✕
قصه آذر خانوم
25 تیر 1400
عید فرخنده نورانی قربان
25 تیر 1400
منتشر شده توسط admin-m on 25 تیر 1400
دسته بندی
  • گزارشات
برچسب ها

قصه‌ی آقا مجید:

آقا مجید که به علت مشکل ارثی ریوی از کار در ساختمان به عنوان کارگر انصراف داده بود پس از مدتی به دلیل شرایط نامناسب منزل و حاد شدن بیماری به طور کامل بیکار و در تامین هزینه‌های دو فرزند ۱۱ و ۵ ساله خود به شدت در فشار بود که پس از شناسایی توسط مددکاران به سرعت تحت پوشش ما قرار گرفتند و به اولین تقاضایشان که اشتغال‌زایی بود ترتیب اثر داده شد. پس در ابتدا محصولاتی از بازارچه خیریه را به صورت امانت در اختیار این خانواده قرار دادیم و آقا مجید به همراه همسرش و رضا پسر۱۱ساله‌شان هر سه در مترو مشغول به کار شدند و محصولات را به فروش رسانند و سود حاصل از تمام محصولات برای این عزیزان در نظر گرفته شد که برای آنها نیز بسیار رضایت بخش بود. اما به دلیل مشکلات مرتبط با بیماری سرپرست خانواده و با پیشنهاد مددکار مربوطه در اطراف باقرشهر مغازه‌ای برای این خانواده به بهای ۳،۰۰۰،۰۰۰تومان و اجاره ماهانه ۴۵۰،۰۰۰ تومان مغازه‌ای رهن کردیم تا این عزیزان محصولات را به شکلی دیگر به فروش برسانند…

اکنون تمام اهل این خانواده در کنار یکدیگر برای رشد و موفقیتشان تلاش میکنند و غیرت و پشتکارشان ستودنی است.

با امید بر آنکه به زودی زود از تحت پوشش خیریه خارج شوند و به صورت مستقل و بدون نیاز به کسی به راه خود ادامه بدهند.

اشتراک
0
admin-m
admin-m

مطالب مرتبط

10 بهمن 1401

دوباره زندگی


ادامه مطلب
18 دی 1401

اهدای پوشک و شیرخشک به دوقلو های هفت ماهه


ادامه مطلب
15 دی 1401

پایان خوش یک پرونده ‌درمانی


ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک های مفید
گزارشات
مراحل پذیرش مددجویان
همکاری داوطلبانه

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به خیریه محبان امید زندگی است
حمایت میکنم