یک سال پیش بود که زندگی‌ ساده و آبرومندانه‌ی حسن آقا نیروی خدماتی ۷۰ ساله، یک شرکت خصوصی و همسر ۶۳ ساله ‌ش که به همراه دو فرزندشان مینا و محمد زندگی میکردند، دچار یک مشکل بزرگ شد؛ آن هم دو هفته قبل از عروسی محمد، تنها پسر این خانواده.
اما آن اتفاق چه بود؟
.
سرطان ، این بیماری سخت ناگهان به جان محمد آمد و با شروع علائم و تایید پزشکان این خانواده چهار نفره دچار شوکی بزرگ شدند. محمد اما شروع به درمان کرد ولی هزینه‌های درمان این بیماری برای یک خانواده کوچک که سالها با سیلی صورت سرخ کرده بودند کاری بی‌نهایت دشوار بود…
.
حسن آقا برای نجات جان فرزندش تنها سرمایه‌ی زندگی یعنی خانه خود را فروخت ، اما این بیماری چنان محمد را درگیر کرده بود که این پسر در جوانی تسلیم مرگ شد و خانواده را در غمی بزرگ فرو برد. حسن آقا دچار ناراحتی اعصاب و همسرش نیز که از لحاظ بینایی مشکل داشت به بیماری قلبی مبتلا شد.
.
حالا این پدر و مادر داغدار و پریشان با تنها فرزندشان مینا در یک خانه استیجاری زندگی می‌کنند و مینا نان‌آور خانه است. مینا در یک مرکز خیریه به صورت نیمه وقت مشغول به کار است و ماهیانه تنها پانصد هزار تومان درآمد دارد. اما مشکلات درمانی حسن آقا و همسرش بسیار بیش از حقوق این دختر جوان است.
.
پس از آشنایی با این خانواده به سرعت این عزیزان در لیست مددجویان ما قرار گرفتند و در مدت زمان کوتاهی که تحت پوشش محبان‌ بودند مبلغ ۴.۲۰۰.۰۰۰ تومان اجاره بها و ۲۵۰.۰۰۰ تومان کمک هزینه درمان و ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان تعمیرماشین‌لباسشویی برای این خانواده داغدیده و محترم پرداخت شده است.
به امید آرامش دل این پدر و مادر و آرزوی سلامتی