خانوادهای که به لطف خدا و معرفت شما خیرین از چتر حمایتی ما خارج شدند.
خیلی وقتا زندگی اونجوری که ما فکرشو میکنیم پیش نمیره.
خیلی وقتا سن فقط یه عدده و تو باید از روزای اول زندگی دست روی زانوهات بگذاری و بگی یا علی «ع»…
داستان عبدالله هم همینه، اون تنها پسر یه خانواده پنجنفرهس که سرپرستش یعنی پدر از گذشته بیمار بود و تنها پسر خونه از ۱۳ سالگی برای سیر کردن شکم خانواده باید کار میکرد…
عبدالله از همون نوجوونی تو یه کارگاره کیف دوزی مشغول به کار بود؛ تا اینکه پارسال تابستون بر اثر یک حادثه تاندون شصت دستش قطع میشه و چند ماه سر کار نمیره تا دستش رو عمل کنه. تو این چند ماهی که عبداله نتونسته بود کار کنه، از طرف محبان کمکهای درمانی و اجاره عقب افتاده منزلشون تامین شد.
پسر قهرمان داستان ما، اما ۳ سالی میشه که عقد کرده و عشق تو قلبش جوونه زده بود ولی توانایی مالی برای گذروندن معاش دوتا خونه رو نداشت و همین مسئله خیلی غمگینش کرده بود. تا اینکه تو چند جلسه با واحد مددکاری تصمیم گرفتیم با آموزش حرفهای یک کار هنری به خواهر بزرگتر عبدالله یعنی عالیه زمینه شغلی براشون ایجاد کنیم تا بتونه بعد از ازدواج عبدالله اون سرپرست خانواده باشه. ما برای یادگیری عالیه مبلغ ۲،۵۰۰،۰۰۰میلیون تومان هزینه کردیم و حالا اون رو با امید به بازار کار فرستادیم.
حالا که عبدالله سلامتی کاملش رو به دست آورده پرونده این خانواده با حمایت محبان تو حوزههای درمان، اشتغالزایی، اجاره بها، لوازم و اثاثیه تامین و ما با خوشحالی پرونده این خانواده رو بستیم. اما تا همیشه به یادشون هستیم و برای تک تکشون خصوصا عبدالله این پسر باغیرت آرزوی سلامتی و عاقبت بهخیری داریم.