همه مشکلات حل شدنیه، اما اگه بیمار باشی و توانایی درمان نداشته باشی همه چیز فرق میکنه….
آقا مراد داستان امروز ما ۳۸ سالشه و در زمان کودکیش به خاطر بمبارون آسیب شدید مغزی دیده و دچار بیماری روانی شده، به مرور زمان با بیماری قلبی وکلیوی هم درگیر شده.
مراد اگه داروهاشو در زمان مشخص مصرف نکنه، حملات شدید عصبی بهش دست میده و به تمام اطرافش آسیب میزنه…
هزینه داروهاش خیلی زیاده…
یه بار از روی فقر و نداری مجبور شدند دستگاه اکسیژن مراد رو داخل داروخانه به امانت بزارن تا او داروهاش رو به موقع مصرف کنه…
چه سخت و تلخه…
اما مریم همسر مراد تو خونههای مردم مشغول به نظافته تا بتونه درآمدی داشته باشه. کل زندگی روی شونههای این زن فداکار میچرخه. اما متاسفانه مریم هم از ناحیه مچ دست آسیب شدیدی دیده وحتی توانایی بلند کردن یه کیسه خرید رو نداره.
مریم و مراد چند سالی میشه که با هم زندگیشون رو گذروندن تا به امروز رسیدند. اونا صاحب سه تا فرزندن. متاسفانه دختر ۱۳ سالشون، نازنین از ۷ سالگی درگیر بیماری نرمی استخوان و ضعف مفاصله و تا به امروز تحت درمان بوده …. علاوه بر آقا مراد هزینه درمان نازنین هم خیلی زیاده.
خانواده مراد توی یه خونه نقلی اجارهای که توسط چند خیر تهیه شده زندگی و ماهانه ۷۰۰ تومن اجاره پرداخت میکنند.
الان یه دو ماهی میشه که تحت پوشش محبان هستن، در این زمان ۳.۱۰۰.۰۰۰ تومن هزینه درمان و ۳.۱۵۰.۰۰۰ تومن هزینه اجاره بهاء پرداخت کردیم و تا بهبودی کل اعضای خانواده در پرداخت کمک هزینه درمان و اجاره بها ماهانه همراهشون هستیم.
شما مهربانان میتوانید در مسیر همدلی با این خانواده همراه ما باشید.
موسسه خیریه محبان امید زندگی